چشمم به اشک طالب دیدار کربلاست از غم ، جوارحم همه بیمار کربلاست گر دوست قابلش بشمارد ز مرحمت دیده تراب مقدم زوّار کربلاست با این همه گناه به معراج می روم فیض عروج،لحظه دیدارِ کربلاست عالم تمام حامی اویند تا ابد هر کس که از وجود،طرفدار کربلاست از …
Read More »مجموعه استوری های شب جمعه کربلا
استوری شب جمعه کربلا
مجموعه استوری های شب جمعه های کربلا
معطّر است به نامت،نوای این خوبان تو گوش کن ز عنایت صدای این خوبان تمامِ عمر ز مستی،تو را صدا زده اند زبانزد است به عالم وفای این خوبان مسِ وجود به ذکرِ تو چون طلا بکنند تو داده ای ز شرف،کیمیای این خوبان تویی منا و تویی زمزم و …
Read More »مجموعه استوری های شب جمعه کربلا
ما که هم نوایِ خواهرِ حسینیم غُصه دارِ جسمِ بی سرِ حسینیم از دعایِ زهرا نوکرِ حسینیم .. چشمِ دل حسینیا غیر حرم نمی بینه روسیاه و بدم ولی ، تموم دلخوشیم اینه: اَمانُ مِنَ النّار لِزوّارِ الحسین … در رهِ شهیدان ، اهلِ کربلاییم خون جگر زداغِ شاهِ سر …
Read More »مجموعه استوری های «هذا فراق بینی و بینک»
دوای درد عالم یاحسین است شفای روح آدم یاحسین است به لوح آفرینش با خط نور نوشته اسم اعظم یاحسین است اگر باشد تمام عمر یکدم همان یکدم مرا دم یاحسین است اگر بر مرده جان بخشد عجب نیست دم عیسیبنمریم یاحسین است پس از ذکر خداوند تعالی ز هر …
Read More »مجموعه استوری های شب جمعه کربلا
چشم خشک از چشمهای تر خجالت میکشد چشمه وقتی خشک شد دیگر خجالت میکشد سوختن در شعله دل کمتر از پرواز نیست هر که اینجا نیست خاکستر خجالت میکشد بستن در بهر شرمندهشدن بی فایدهست این گدا وقت کرم بهتر خجالت میکشد لطف این خانه زیاد و خواهش ما نیز …
Read More »مجموعه سوم استوری های «اللهم ارزقنی حرم»
در دل جنگ نه خوفی ز خطر برمیداشت نه ز تیغ دگران زخم و اثر برمیداشت اسدالله جهان تیغ کجی داشت و بس غیر تیغش نه کلاه و نه سپر برمیداشت یکتنه تا که چنان شیر به هم میپیچید دشمن بیهنرش اَین مَفر برمیداشت هر کسی روبروی شیر خدا صف …
Read More »مجموعه دوم استوری های «اللهم ارزقنی حرم»
همدم آه و،اشکِ دو عینیم سینه زنان،داغ حسینیم یاد شهید سر جدا،آن کشته ی دور از وطن عزیز زهرا و علی،شیب الخضیبِ بی کفن کشتن تورو با کامِ عطشان،برات بمیرم ای حسین جان برات بمیرم ای حسین جان… در راه اسلام،اهل جهادیم ما پای کار،حسین ایستادیم در راه سرخ کربلا،قوی …
Read More »مجموعه اول استوری های «اللهم ارزقنی حرم»
خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد اول قدم آن است جگر داشته باشد جز گریه طفلانه ز من هیچ نیاید دیوانه محال است خطر داشته باشد با ما جگری هست که دست دگران نیست از جرات ما کیست خبر داشته باشد؟ اینجا که حرام است پریدن ز لب بام …
Read More »