مجموعه استوری های شب جمعه های کربلا

معطّر است به نامت،نوای این خوبان
تو گوش کن ز عنایت صدای این خوبان

تمامِ عمر ز مستی،تو را صدا زده اند
زبانزد است به عالم وفای این خوبان

مسِ وجود به ذکرِ تو چون طلا بکنند
تو داده ای ز شرف،کیمیای این خوبان

تویی منا و تویی زمزم و تویی عرفات
تویی تو مروه و بیت و صفای این خوبان

اگر کَرَم کنی ای دوست می شود ز نیاز
هزار حاتم طایی گدای این خوبان

اگر دمی تو بیایی و روضه ای خوانی
شود همین مسجد،کربلایِ این خوبان

نمازِ آمدنت را وضو بگیر به اشک
ببند قامت،الا مقتدای این خوبان

چه می شود که شبِ جمعه ای به نغمه ی عشق
کمیل،را تو بخوانی برای این خوبان

************

بار دیگر دل غمدیده ی ما می سوزد
باز از جهل، دل آل عبا می سوزد

صورت یاس، شد از دست زمستان گلگون
رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون

باب حاجات، شد از سمت دری سوخته، باز
فاطمیه است همان مدرسه ی زینب ساز

فاطمیه ست شروع غم عاشورایی
که به هر سو شده برپا علمی زهرایی
آسمان خم شده پشتش، غم ما سنگین است
قصه روضه مادر به خدا سنگین است

گریه کن‌های محرم همه آماده شوید
فاطمیه است… بیایید… عزا سنگین است

بارِ این روضه ی جان‌سوزِ جگر آتش‌زن
بار شیشه است که روی دل ما سنگین است

یک نفر گفت: علی! فاطمه جان داد… ولی
گوش این شهر پر از مکر و ریا سنگین است

هیزم فتنه که آتش به در خانه کشید
آسمان بار امانت نتوانست کشید

آسمان سوخت ولی دید چطوری زهرا
پشت در یک تنه تا لحظه آخر جنگید

در دل شعله فرورفت چه حیدرگونه
زنی از تار حریر و زنی از پود حدید

از همین خانه چهل سال هدایت شده ایم
که چهل سال فدایی ولایت شده ایم

به من آموخته در شعله و خون مادر من
جان دهم تا نرسد غم به دل رهبر من

ما اگر جان خود ارزانی رهبر داریم
عشق مولاست که ارثیه ز مادر داریم

انقلاب آمد و دیدیم امامی داریم
در دل ظلمت شب ماه تمامی داریم

با امام است چهل سال دوام آوردیم
دست یاری خدا بود که کاری کردیم

وحشت از فتنه و تحریم شما کی داریم
ما که در سینه خود شور نه دی داریم

سند غیرت ما باغ پر از لاله ماست
ریشه محکم این سرو چهل ساله ماست

کرده امروز شما را همه جا آواره
بانگ تکبیر همان لشگر در گهواره

فاطمیه است اگر شوق شهادت داریم
تا علم را به ولی نعمتمان بسپاریم

یاد دادند به ما سر به کسی خم نکنیم
لحظه ای فکر به این سختی و ماتم نکنیم

گرچه غم هست ولی خوف نکن حل شدنیست
صاحبی هست کسی هست که او آمدنیست

ما چهل منزل از این راه اگر آمده ایم
استوار از دل هر خوف و خطر آمده ایم

ما چهل سال به هر تیر بلایی سپریم
ما چهل سال علمدار حقوق بشریم

ای که از غیرت زهرایی ما بی خبری!
دهه فجر خوری سیلی سخت دگری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *