برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
صحبت از دستی که رزق خلق را میداد شد
هر کجا شد حرف از بانو به نیکی یاد شد
گردش تسبیح او افلاک را تدبیر کرد
از پر سجادهاش روحالقدس ایجاد شد
او که جای خود گلوبندش اسیر آزاد کرد
حر هم از یمن ادب بر نام او آزاد شد
روضه رضوان رضای حضرت صدیقه است
از گل سرخ لباس او فدک آباد شد
معنی نازک برای روضهاش آوردهام
وقت پروازش پرستویی اسیر باد شد
با پر زخمی دعاگوی شب همسایه بود
دست او روزیرسان خانه صیاد شد
این در آتشگرفته نیز حاجت میدهد
این در آتش گرفت پنجره فولاد شد
روضه مظلومه بعد از رفتنش مکشوفه شد
تا مصیبتخوان کوچه صورت مقداد شد
بعد پیغمبر اگر چه با تبسم قهر بود
لحظهای با دیدن تابوت زهرا شاد شد
طعنهها، او را عروس خانه تابوت خواند
قاسم او نیز زیر سنگها داماد شد
اشکهایش گاه میگوید حسن گاهی حسین
گریههای آخرش موقوفه اولاد شد
مریم آمد تا شریک گریه کوثر شود
روضه او کاف و هاء و یاء و عین و صاد شد
****************
لحظاتی که خدا خلقت دنیا میکرد
یاد از خال رخ حضرت مولا میکرد
عالمی بود اگر عین عدم بود و فقط
مرتضی بود که با دست خود ابداع میکرد
از ازل حضرت حق با دم یا حیدر خود
در دل اهل یقین معرکه بر پا میکرد
آن زمان حضرت جبریل امین در بر عرش
با سر زلف علی ناز به طوبا میکرد
گر نبود امر یدالله مگر دست کلیم
اژدها را ز تن چوب هویدا میکرد
اگر آن چشم شفابخش علی یار نبود
کی مسیحا نظری بر زن نازا کرد
هر چه میخواند نبی از صحف قرآنش
مرتضی با عملش در دلش انشا میکرد
آن قدر عبد خدا بود که لبهای رسول
هر چه میگفت همان ثانیه اجرا میکرد
در دل کعبه به دنیا نمیآمد که نبی
تا ابد سجده بر آن مسجد الاقصی میکرد
هر کجا احمد مختار قدم بر میداشت
هر قدم در همه دم مدح علی را میکرد
میثم از نخله عشق علوی می میخورد
و کفایت به عسلخانه خرما میکرد
جالب اینجاست که بابای عجایب همهوقت
تکیه بر تکیهگه حضرت زهرا میکرد
تا که از حضرت حق وحی غضب میآمد
حیدر آن را وسط معرکه معنا میکرد
در دل جنگ اگر تیغ هویدا میکرد
با دو حرکت همه را نصف ز پهنا میکرد
تا که از راس عدو کاسه سر میافتاد
صاحب سر قد خود را ز کمر تا میکرد
با همان نحوه شمشیرزنی پدرش
در دل علقمه عباس چه غوغا میکرد
نه اباالفضل و نه اکبر و نه قاسم بهخدا
هر چه میکرد همان دست توانا میکرد
روز محشر که همه بر کرمش محتاجند
کاش پرونده ما را خودش امضا میکرد