برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
صَوتُ کُمَیل یملأ الحناجر، ودمعه الحبّ تسکُنُ المحاجِر، وقبضهُ الرّوحِ تُمسِکُ الخناجِر… حتّى قیامه المَهدیّ(عج).
پژواک فریاد کمیل در صدای مردمان طنین انداخته و اشک عشق در خانه ی چشمان آشیان گزیده است و جانهای (پاک) دست بر قبضه ی شمشیر برده اند تا قیام مهدی موعود.
گیرم که آفتاب جهان ذرهپرور است
این بس مرا که سایه مهر تو بر سر است
دولت به کام و محنت گردون حرام باد
تا ساغرت بگردش و تامی به ساغر است
ای دل چرا به غیر خدا تکیه میکنی؟
امید ما و لطف خدا از که کمتر است؟
بهر دو نان خجالت دو نان چه میکشی؟
ای دل صبور باش که روزی مقدّر است
خاطر ز گفتگوی مکرّر شود ملول
الاّ حدیث دوست که قند مکرّر است
فرخنده نامهای که موشّح به نام اوست
زیبنده آن صحیفه که او زیب دفتر است
نامی که با خدا و پیمبر ز فرط قدس
زیب اذان و زینت محراب و منبر است
پشت فلک خمیده که با ماه و آفتاب
در حال سجده روی به درگاه حیدر است
شمس ضحی امام هدی نور هل اتی
چشم خدا و نفس نفیس پیمبر است
در آیه مباهله این مهر و ماه را
جانها یکی و جلوه جان از دو پیکر است
وجهی چنان جمیل که از شدّت جمال
وجه خدا و جلوه الله اکبر است
نازم به دست او که یکی ناز شست او
از جای کندن در سنگین خیبر است
با اشک چشم ابر کرم بر سر یتیم
با برق تیغ صاعقهای بر ستمگر است
جز راه او به سوی خداوند راه نیست
یعنی که شهر علم نبی را علی در است
بر تارک زمان و مکان تاج افتخار
در آسمان فضل درخشنده اختر است
قبرش درون دیده آدم که چشم او
در خاک هم به نور جمالش منوّر است
آوازش از ورای زمانها رسد به گوش
تصویرش از فراز افقها مصوّر است
کمتر ز ذرهّایم و فزونتر ز آفتاب
ما را که خاک پای علی بر سر افسر است
وصف علی ز عقل و قیاس و خیال و وهم
وز هرچه گفتهاند و شنیدیم برتر است
شد عرض ما تمام و حدیث تو ناتمام
حاجت به مجلس دگر و وقت دیگر است
طبع لطیف و شعر ریاضی به لطف و شهد
شاخ نبات خواجه شیراز و شکّر است