برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
باز در شهر رسیدی و نفهمید کسی
آشنایی طلبیدی و نفهمید کسی
درد این است که ما مدعی هجرانیم
درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی
غافل از چشم خدابین تو مستیم همه
فعل ما را همه دیدی و نفهمید کسی
بیحیاییم و به جای همه ما آقا
لبت از شرم گزیدی و نفهمید کسی
هر سحر توبه به جای همه ما کردی
جور یک شهر کشیدی و نفهمید کسی
بارها وقت زمینخوردن ما با عجله
بهر امداد دویدی و نفهمید کسی
چه شد آخر وسط روضه ما غوغا شد؟
به گمانم که رسیدی و نفهمید کسی
هر زمان روضه گرفتیم برای زهرا
سرمان دست کشیدی و نفهمید کسی
صبح و شب گریه برای غم مادر کردی
مثل یک شمع چکیدی و نفهمید کسی
دیدهای واقعه را آجرک الله آقا
شاهد قتل شهیدی و نفهمید کسی
********
وقتی دلی شکست یقیناً بها گرفت
در سرسرای عرش معلا سرا گرفت
قربان عاشقی که دلش بیقرار شد
بعد از نماز شب ز خدا کربلا گرفت
یادم نمیرود که به اعجاز تربتت
وقت اذان صبح مریضی شفا گرفت
حال و هوای هیئتتان خوشتر از بهشت
با چای روضه بود که دلها جلا گرفت
بال مگس کلید معمای چشم ماست
چشمی که اعتبار ز آب بقا گرفت
صد مرده زنده میشود از ذکر یاحسین
ارباب ما شفای مسیح از خدا گرفت
زهرا نوشت نامه خدا هم قبول کرد
باید وجود گریهکنان را طلا گرفت
بال ملک به زیر قدمهای زائرش
اما خودش ز دار جهان بوریا گرفت
تفسیر سورهای که به نیزه نشسته است
باید فقط ز دختر شیر خدا گرفت
تنهای کشتگان همه در زیر سم اسب
خورشید اهل بیت روی نیزه جا گرفت
وقتی فضای روضه مکشوفه گشته باز
خواهی بگویمت که چرا دل نوا گرفت؟
مادر میان قتلگه و شمر هم رسید
مویش کشید و بعد برید و هوا گرفت
لرزید دست و پای کریهش ولی به عمد
سر را مقابل حرم و بچهها گرفت
خورشید هم تحمل این صحنه را نداشت
فوراً غروب کرد و عالم عزا گرفت