برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
این روزها غم تو مرا میکشد حسین
شبهای ماتم تو مرا میکشد حسین
تا آندمی که منتقم تو نیامدهست
سرخی پرچم تو مرا میکشد حسین
از لحظه ورودیه تا آخرین وداع
هر شب محرّم تو مرا میکشد حسین
هنگام پر کشیدن یاران یکییکی
اشک دمادم تو مرا میکشد حسین
داغ علی اصغر و عباس و اکبرت
غمهای اعظم تو مرا میکشد حسین
از قتلگاه تو چه بگویم؟ حکایت
انگشت و خاتم تو مرا میکشد حسین
بر نیزه در مقابل چشمان خواهری
گیسوی درهم تو مرا میکشد حسین
***********
صبح ازل را با قدومش باصفا کرد
در عرش اعلا محشر کبری به پا کرد
زینب سلام الله وقت خلقت عشق
در عالم بالا تبانی با خدا کرد
پیغمبر روز دهم پیغمبری را
تکلیف شرعی تمام انبیا کرد
با یک نخ از چادر نمازش بین جنت
یک جنت دیگر برای خود بنا کرد
اول تلفظ کرد آیات جنون را
بعدا مجانین را برای خود جدا کرد
رب جلی گفتا: دعایی کن عقیله
بیبی همانجا سینهزنها را دعا کرد
اقبال رو کرد و میان عالم زر
بیبی خودش با دست خود من را سوا کرد
وقت ولادت تار و پود باطنم را
با عشق حیدر مهر زهرا آشنا کرد
در پنجمین روز تولد با نگاهی
من را محب خامس آل عبا کرد
بی دست و پا بودم ولی زینب برایم
شغل شریف نوکری را دست و پا کرد
گفتم که بانو حج نرفتم چارهای کن
از لطف من را محرم صحن رضا کرد
گفتم که انگور کجا شربش حلال است؟
چرخید و رویش را به ایوان طلا کرد
تا با خودم گفتم: چه شد اذن زیارت؟
یکباره من را راهی کرب و بلا کرد
گفتم که بیبی معنی سردرگمی چیست ؟
من را میان قتلگاه و تل رها کرد
جانم به قربان وفای خواهری که
طفلان خود را ظهر عاشورا فدا کرد
میخواست که شرم برادر را نبیند
در بین خیمه ماند و دینش را ادا کرد
صد مرتبه بالای تل روی زمین خورد
وقتی تماشای فرود نیزهها کرد
با خطبههای مرتضایی در اسارت
او مثل کوفه شام را هم کربلا کرد
باید نماز صبر را با او بخوانم
باید رشادت را به زینب اقتدا کرد