پوستر ولادت حضرت امام سجاد علیه السلام

در دل تو اگر چه نور ولاست
باب تو هر چند که شیر خداست

ولی میان مادران شما
فرق بود ای پسر مرتضی

مادر او دخت پیمبر بود
مادر تو کنیز این در بود

مادر او عصمت ذات خداست
مادر تو خادم خیرالنساست

جان هزاران چو منِ خادمه
فدای خاک قدم فاطمه

چو کاروان شاه بی قرینه
رفت به سوی مکه و مدینه

تو روز وشب واله ومضطر شدی
همدم آه و دیده ی تر شدی

چه کاروان که لاله و یاس داشت
جعفر و عبدالّه و عباس داشت

چرخ زمان گشته و روزی رسید
روز عزای سینه سوزی رسید

روز رُجوع کاروان حسین
اشک عزا گشت روان از دوعین

غم زدگان،مضطر و خونین جگر
سَیّدِ سجاد دلش پر شرر

زینب محزونه شده موسپید
لیک به میدان شرف روسپید

در دلت آمد شرری جانگداز
داد بشیرت خبری جانگداز

که پسرانت به سپاه حسین
جان بسپردند به راه حسین

گشت خزان برگ گل یاس تو
غرقِ به خون طلعت عباس تو

لیک تو چون کوه بُدی استوار
محکم و پاینده ولی داغدار

******

گردیده خرم گلشنِ عالَمِین
آمد به دنیا علی بن الحسین
آمده مظهر عطا و رحمت
دوّم علی زِ اهل بیت عصمت
این جشن میلاد بادا مبارک
میلاد سجاد بادا مبارک

در آسمانِ بی کران حاجات
سر زده ماهِ زیبای مناجات
ای از رویت عیان جلوهٔ یزدان
ای مَضامین دعایت چو قرآن
این جشن میلاد بادا مبارک
میلاد سجاد بادا مبارک…

ای پدرت حاکم بر کون و مکان
ای مادر تو فخر اَهل ایران
بر جسم عالم امکان جان تویی
مولای شیعیان ایران تویی
این جشن میلاد بادا مبارک
میلاد سجاد بادا مبارک…

دومین همنامِ مرتضی آمد
سومین گل باغ زهرا آمد
از رحمت خالق ، گردیده خلقت
چارم اختر در آسمان عصمت
این جشن میلاد بادا مبارک
میلاد سجاد بادا مبارک…

تو افتخار خیل ساجدینی
عبدِ خدا و زین العابدینی
عبدی و عالمی عبدِ درِ تو
بندگی جان نثارِ محضرِ تو
ای مهرِ لطف و ماهِ هدایت
امام سجاد جانم فدایت…

دارم هوای عشق تو به سینه
مرغ دلم آید سوی مدینه
آیم و میگیرم آنجا سراغت
تا شوم شمع قبر بی چراغت
ای مهرِ لطف و ماهِ هدایت
امام سجاد جانم فدایت…

******

دشمن ظلم و جور و بیدادی
یک مدینه فغان و فریادی
حجت حق امام سجادی
علی بن الحسین ادرکنی

از ازل مظهر الیقینی تو
تا ابد آفتاب دینی تو
عبد حق زین العابدینی تو
علی بن الحسین ادرکنی

جلوه نور کبریا هستی
چهارمین حجت خدا هستی
لاله دشت کربلا هستی
علی بن الحسین ادرکنی

روضه اهل عشق کوی تو
عطر جنت شمیم و بوی تو
کعبه سجده برد به سوی تو
علی بن الحسین ادرکنی

ای به اهل بهشت نور دوعین
نوه ی پهلوان بدر و حُنِین
علی دوم امام حسین
علی بن الحسین ادرکنی

من گدای تو هستم ای مولا
بر منِ روسیاهِ بی سر و پا
نظری کن به حرمت شهدا
علی بن الحسین ادرکنی

ای مناجات تو صفای من
ای ابوحمزه ات نوای من
ای بقیع تو کربلای من
علی بن الحسین ادرکنی

نظری کن محبّ دیرین را
این خطا کار سُست آیین را
کن دعا بینوایِ مسکین را
علی بن الحسین ادرکنی

ای ولای تو اصل ایمانم
حُسن روی تو شمس تابانم
در رهت تحفه ای است این جانم
علی بن الحسین ادرکنی

شور تو هست در دل زارم
روز محشر به حال غمبارم
سَیّدی من فقط تو را دارم
علی بن الحسین ادرکنی

ای که تو آفتابِ ایمانی
در خطابه زبان قرآنی
نکند رو زِ من بگردانی
علی بن الحسین ادرکنی

ای به ظلمت رخ تو چون مهتاب
گرچه بوده دلت زِ غصه کباب
خطبه ات کاخ ظلم کرده خراب
علی بن الحسین ادرکنی

گرچه طعنه ز خصم بِشنیدی
گرچه راس پدر به نی دیدی
تو بساط یزید بر چیدی
علی بن الحسین ادرکنی

دیده‌ای ای عزیز پیغمبر
بین گودال لاله ی پرپر
پیکری غرق خون ولی بی سر
علی بن الحسین ادرکنی

دیده ای نور دیده همه را
پسر با وفای فاطمه را
ساقی تشنه کام علقمه را
علی بن الحسین ادرکنی

دیده ای خنده های اعدا را
دیده‌ای حال و روز بابا را
دیده ای جسم اِرباً اِرباً را
علی بن الحسین ادرکنی

دیده‌ای طفل از عطش بی تاب
که زده دست و پا به دست باب
دیده ای اشک های سرخ ارباب
علی بن الحسین ادرکنی

سینه ی عالم از عزا شده چاک
دیده‌ ای اِی ستاره افلاک
قاسم بن الحسن فتاده به خاک
علی بن الحسین ادرکنی

گرچه در جهل و معصیت خُفتند
شام و کوفه همه بر آشفتند
به شما جمله خارجی گفتند
علی بن الحسین ادرکنی

دشت توحید را تویی لاله
نور ایثار را توی هاله
حنجرِ درد را تویی ناله
علی بن الحسین ادرکنی

از غم یار خونجگر بودی
گرچه در وادی ظفر بودی
همسفر با سر پدر بودی
علی بن الحسین ادرکنی

ای تو مُحییِ مکتب اسلام
ای گل بوستان خیر الانام
ای امان از جفای مردم شام
علی بن الحسین ادرکنی

هلهله در عزای تو کردند
ظلم بر اَقرَبای تو کردند
خنده بر گریه های تو کردند
علی بن الحسین ادرکنی

خواهرت در خرابه‌ ها جان داد
جان به راه رضای جانان داد
بر همه درس ناب ایمان داد
علی بن الحسین ادرکنی

تا قیامت ز یوم عاشورا
هست مدیون هماره دین خدا
بر تو و شخص زینب کبری
علی بن الحسین ادرکنی

یابن زهرا به ما عنایت کن
راه ما را رَهِ سعادت کن
روزی عاشقان شهادت کن
علی بن الحسین ادرکنی

مَرکب دل به سوی تو راندم
روز و شب شعر بی کسی خواندم
من ز یاران خویش جا ماندم
علی بن الحسین ادرکنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *