برای دریافت فایل در ابعاد اصلی کلیک کنید
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم
یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم
ناله و شکوه حرام است بر عشّاق ولی
از فراق تو شکایت نکنم میمیرم
سجده بر خاک شما سیره هر معصومیست
سجده بر تربت پایت نکنم میمیرم
دوریت درد من و نام تو درمان من است
تا خود صبح صدایت نکنم میمیرم
به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم
هر سحر شکر دعایت نکنم میمیرم
وضع من را به خدا روضـه تو سامان داد
من اگر گریه برایت نکنم میمیرم
جان ناقابل من کاش فدای تو شود
اگر این جان به فدایت نکنم میمیرم
شعرهایم همگی درد فراق است ببخش
صحبت از کرب و بلایت نکنم میمیرم
***********
ای کاش یک ثانیه با ما همنشین باشی
سخت است عمری اینچنین تنهاترین باشی
خاک دلم تسخیر بیگانه نخواهد شد
ای عشق وقتی صاحب این سرزمین باشی
شب نور تو در کوچههای شهر جاری شد
تا مثل فانوسی برای اهل دین باشی
دست خدا ترجیح داده دستکم اینبار
تا دست فتنه رو شود در آستین باشی
خیلی به چشمان علیوار تو میآید
در مسجد سهله امیرالمومنین باشی
دنیا رکابش را هزاران سال صیقل داد
تا شاید این جمعه رکابش را نگین باشی
زهرا برای غربتت بارید از آن دم که
فهمید تو باید غریب آخرین باشی
با درد و با اندوه و با گریه عجین باشم
با درد و با اندوه و با گریه عجین باشی
تا کی قرار است از فراقت این چنین باشم ؟
تا کی قرار است از صبوری این چنین باشی ؟
خیلی دلم میخواهد آقا وقت جاندادن
آنلحظهها آنلحظههای واپسین باشی
بار گناه روی دوش من سبب گردید
تا جای من پیش خدا تو شرمگین باشی
برگرد روضه روضه سقاست پس برگرد
تا روضهگردان یل امالبنین باشی